تازه های خبر متنوع و مفید
| ||
|
حمله هوایی راهبردی 1- نیروی هوائی عراق در طول جنگ با ایران طرح های راهبردی را برای انهدام اهداف حیاتی ایران اجراء نمود كه آن دسته از تاسیسات حیاتی را كه می توانست توانائی های دفاعی ایران را در ادامه جنگ با عراق افزایش دهد در بر می گرفت . در این راستا طرح حملات راهبردی در سطح بالا برای انهدام تاسیسات اصلی شبكه نفت و گاز ایران و مخصوصا تاسیسات صدور نفت ، شامل تجهیزات بارگیری در جزیره خارگ و ایستگاه های انتقال نفت به اسكله های صادرات و نیز چاه های نفت تهیه و برای اجرای نقشه حمله به این اهداف برنامه ریزی گردید . در نتیجه در سال های پایانی جنگ نیروی هوائی عراق عملیات خود را گسترش داد و توانست دو حمله هوائی موفق را به تاسیسات نفتی در جزیره خارگ ( قلب شبكه صدور نفت ایران ) یكی به تاریخ 18-9-1987 كه بخش شرقی جزیره (ویژه صدور نفت ) و دیگری به تاریخ 7-2-1988 كه دو بخش شرقی و غربی جزیره خارگ را هدف قرار داده كه این حمله كمر جزیره را شكست و تا مدتها بخش عمدهای از تاسیسات نفتی را از كار انداخت . در نتیجه ایرانی ها تصمیم گرفتند تا برخی تاتسیسات صدور نفت خود را به جنوب و عمق خلیج ع ر ب ی منتقل سازد . در عین حال كه ایران سعی داشت تا نفت صادراتی تعیین شده خود را بوسیله نفتكش های كوچك و بزرگ به اسكله هایی در جزیره لاوان كه فورا جایگزین تاسیسات آسیب دیده جزیره خارگ شده بود و حدود 700 كیلومتر از نزدیكترین پایگاه هوائی عراق فاصله داشت منتقل سازد . اما در حالیكه جزیره خارگ هنوز هم هدف حملات هوائی ما قرار داشت جزیره لاوان نیز در مراحل بعدی مورد حمله جنگنده های عراقی قرار گرفت . از اینرو ایرانی ها مجددا به فكر فرار به مناطق دورتری افتادند تا از دسترس حملات هوائی عراق در امان باشند و این بار به جزیره سیری منتقل شدند كه آن هم تا نزدیكترین پایگاه هوائی عراق حدود 850 كیلومتر فاصله داشت . اما نیروی هوائی عراق در صدد بود تا گام به گام آخرین پایگاه های صدور نفت ایران را هم هدف قرار دهد . سرانجام در پنجم اكتبر سال 1987 یكحمله هوائی با شركت چهار جنگنده Mirage F-1 به جزیره سیری و تاسیات نفتی آن صورت گرفت . این ضربه به قدری موثر بود كه ایرانی ها به ناچار به فكر افتادند تا برای صدور نفت تاسیساتی غیر معمول را به راه بیاندازند.... تاسیسات صدور نفت العائم .
كشتی Seawise Giant در جریان جنگ ایران و عراق و در تاریخ 14 مه 1988 و در جریان حمله هواپیماهای عراقی و در حالیكه حامل نفت خام ایران بود و در بندر لارك لنگر انداخته بود مورد اصابت قرار گرفته و غرق شد . این كشتی توسط بمب های چتری تاخیری مورد اصابت واقع شد . آتش كشتی را فرا گرفت و از كنترل خارج شد و سرانجام در آبهای كم عمق سواحل جزیره لارك به گل نشست . و سرانجام پس از تائید نهائی نقشه حمله ، عملیات حمله به اهداف شبیه سازی شده بوسیله شایسته ترین خلبانان برگزیده به این شرح آغاز گردید : فرمانده دسته : سرگرد ... با جنگنده Mirage F1EQ-5 شماره 2 : سروان ... با جنگنده Mirage F1EQ-5 شماره 3 : سروان ... با جنگنده Mirage F1EQ-5
8- نقشه حمله همچون شعری قصیده گونه بود كه جزئیاتش زیاد اما زیبا بود و به روح انسان نوعی شادی توام با نگرانی كاملا به جا را می بخشید و در آن صبر بود ... امید بود ... دعا بود ...
ماموریت در نهایت دشواری قرار داشت اما غیر ممكن هم نبود و الان هم دقیقا زمانش هم فرا رسیده بود و ما مطمئن بودیم كه انجام این عملیات ایرانی ها را مجبور به پایان جنگ خواهد نمود بنابراین خلبانان مامور در این عملیات درباره كلیه رخدادهای پیش بینی شده و ضرورت نابودی كامل هدف بدون وجود هیچ گزینه دیگری ولو به قیمت از دست دادن جانشان توجیه شدند . همه حاضرین در مركز فرماندهی نیروی هوائی خط سیر هواپیماها را بر روی نقشه به صورت ثانیه به ثانیه و دقیقه به دقیقه دنبال می كردند ولی این مسیر جدا طولانی بود و بروز هرگونه نقص یا ردیابی آنها به معنی از دست رفتن تمام این تلاشها بود. اما با این وجود قبلا حساب همه چیز با جزئیات آن شده بود . حتی جزئیات ناوگان نظامی آمریكا مستقر در خلیج ع ر ب ی هم كه در آنجا تردد داشتند در نظر گرفته شده بود . سوختگیری هوائی هم در محلی مشخص و مخصوصا در ارتفاع كم صورت گرفت . با گذشت زمان شواهد حاكی از موفقیت در انجام ماموریت بود و اكنون هواپیماهای عراقی در حال پرواز در مسیر مشخص شده طبق نقشه بودند كه نزدیكترین مسیر با ناوگان آمریكائی حداقل 50 كیلومتر فاصله داشت . هنگامیكه دسته پروازی وارد عمق خلیج (فارس ) شد بر روی شبكه رادیوئی بین المللی از سوی ناوگان دریائی آمریكا اخطار دریافت كردند كه البته این عادت آمریكائی ها بود تا دیگران را از مناطق حضور خود بیرون برانند ! در چنین شرایطی دسته پروازی كماكان به سمت هدف خود در حال پرواز بود و لحظه به لحظه به آنجا نزدیكتر می شد . در منطقه ای خارج از حضور ناوگان آمریكا ، دومین مرحله سوخترسانی هوائی هم با موفقیت به انجام رسید . مسیر طولانی بود و چیزی بجز صدای موتور هواپیما و تابش نور آفاتب بر روی سطح آبهای نیلگون خلیج (فارس) در امتداد افق خلبان را همراهی نمی كرد . در مرحله نزدیكی به هدف ، یك ناوچه ایرانی در غرب تنگه هرمز و در سر راه هواپیماهای ما ظاهر شد اما هیچ واكنشی نشان نداد چرا كه تصور می كرد این هواپیماها در واقع یك دسته پروازی متعلق به نیروی هوائی امارات متحده عربی می باشند ! و اصلا به فكرشان خطور نمی كرد كه ممكن است هواپیماهای عراقی بتوانند تا این مسافت طولانی را طی كنند. اما رویایشان دیری نپائید پس از آنكه هواپیماها مثل برق و با سرعت 900 كیلومتر در ساعت به سمت نقطه راهنما كه كوههائی طولانی و مشرف بر تنگه هرمز از سمت كشور عمان بودند رسیدند و از آنجا به سمت شمال و در جهت جزیره لارك به پیش تاختند . این جزیره در ورودی تنگه هرمز واقع شده بود و نقطه راهنمای بسیار مناسبی برای تشخیص منطقه هدف محسوب می گردید ... اكنون هدفی را كه خلبانان برای حمله به آن صدها كیلومتر را طی كرده بودند در جلوی چشمانشان قرار داشت ، ضربان قلب خلبانان افزایش یافت و چشمهایشان در افق در جستجوی هدف بود . كم كم نفتكش ها در اسكله شناور پدیدار شدند . اول كوچك به نظر می رسیدند اما هر لحظه بزرگ و بزرگتر می شدند . هر یك از خلبانان برای انجام آخرین مرحله قبل از حمله بر روی اهداف مخصوص خودشان آماده می شدند . تمام سوئیچ ها روی وضعیت آماده به آتش قرار داشت و در همین لحظه خلبانان با روشن كردن پس سوز ، ارتفاع و سرعت خود را افزایش داده و هواپیماها برای انجام شیرجه بر روی هدف از یكدیگر جدا شدند .... كشتار نفتكش ها : یك نفتكش غول پیكر و دو نفتكش بزرگ دیگر یك اسكله شناور را تشكیل داده بودند . هوا نیز از بخار نفت تبخیر شده از این كشتی ها پرشده بود و یك انفجار قوی می توانست تمام این بخارها را مشتعل و كشتی ها را نیز در كام خود فرو برد .... فرمانده دسته فرمان آتش را صادر كرد و هواپیماها با یك شیرجه با زاویه تند ( برای كم كردن احتمال خطا ) ، بمب ها را بر روی نفتكش های تشكیل دهنده اسكله شناور خالی كردند. انفجارهای هولناكی روی داد و حرارت آنها بدنه هواپیماها را كه پس از انهدام هدف اكنون به سمت چپ و در مسیر بازگشت قرار داشتند نوازش كرد . در همین موقع پدافند هوائی منطقه شروع به كار نمود اما دسته پروازی اكنون در منطقه امنی قرار داشت . همانگونه هم كه شبكه های خبری و تلویزیونی نشان دادند ، در اثر حمله هوائی عراق آتش فشان های هولناكی از آتش ایجاد شده بود كه هیچ راهی برای خاموش كردن آنها وجود نداشت مگر زمانی كه اسكله شناور با توفانی از شراره های آتش خاكستر شده بود ... نفتكش ها غرق شدند و با خود جنگ بیهوده ای را كه 8 سال به طول كشیده بود به عمق آبهای تنگه هرمز فرو بردند . خلبانان عراقی هم مسیر بازگشت را در پیش گرفتند در حالیكه چشمانشان پر از شادی پیروزیشان بود . پیروزی كه توانست ایران را وادار به توقف جنگ سازد. و بدینسان نیروی هوائی عراق توانست توانائی خود در برنامه ریزی و شایستگی ها نظامی و لیاقت خلبانانش در مواجهه با ماموریت های غیر ممكن را به نمایش بگذارد. خسارات وارد : انفجار و غرق شدن نفتكش Seawise Giant انفجار و غرق شدن نفتكش اسپانیائی بارسلونا انفجار و غرق شدن نفتكش تركیه ای دو ماه پس از انجام این ماموریت ، دولت ایران تمایل خود را برای پذیرش آتش بس در 8 آگوست سال 1988 اعلام و بلافاصله مذاكرات مستقیم بین دو كشور در 28 همان ماه الی 7 سپتامبر 1988 در ژنو حول قطعنامه 598 شورای امنیت آغاز گردید .
تصاویری از نفتكش ها پس از انهدام نظرات شما عزیزان: برچسبها: دفاع مقدس-عملیات ها -خاطراتتازه های خبر [ شنبه 11 ارديبهشت 1395
] [ 1:21 ] [ رضا ] |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |